پست اول: جایی که نبودم

روزهایی بود که من اون‌جا نبودم.

بودم… اما نبودم.

جسمم حضور داشت، ولی روحم نمی‌تونست خودش رو به اون لحظه برسونه.

تو داشتی از این مدل روزها؟

از اون روزهایی که عجیبن، سنگینن، دلیل هیچ‌چیزی رو نمی‌فهمی، و گذروندن هر لحظه‌ش طاقت‌فرساست؟

احتمالاً همون روزها بودن که منو هل دادن سمت نوشتن.

نه برای اینکه فقط بنویسم…

برای اینکه بفهمم.

نه همه دنیا رو، نه حتی آدمای دور و برم.

فقط خودم رو.

نوشتن شد راهی برای رسیدن.

نوشتن شد صدای من.

شاید حتی صدای روحم.

شاید یه وقتایی، آدم فقط می‌خواد کسی حرف دلشو گفته باشه.

اگه تو هم خواستی، شاید این کلمه‌ها برای توئه.

من با نوشتن خودمو پیدا و ابراز می‌کنم.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان